سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تعلیم وتربیت

قسمت دوم مقاله :طراحی آموزشی و مدیریت زمان

 

طراحی آموزشی فرایندی پویاست و عناصر تشکیل دهنده آن دائماً با یکدیگر در تعاملند.تعین و تنظیم هدفهای کلی ؛تحلیل آموزشی ؛تعین محتوا ؛روش و وسیله ؛تحلیل و تعیین نظام ارزشیابی چهار مرحله اساسی در این فرایند هستند.اگرچه صاحبنظران و متخصصان طراحی آموزشی با بنیانی بودن این چهار مرحله موافقند،کسانی نیز با تقدم و تاخر آنها به ترتیبی که در این بخش مطرح شده چندان موافق نیستند[3].بعضی معتقدند که گزینش هدفهای کلی و تعیین محتوا با هم صورت بگیرد و برخی دیگر معتقدند که نظام ارزشیابی باید بلافاصله پس از تدوین هدفهای رفتاری تعین شود،اما نکته قابل ذکر این است که هر یک از این مرحله ها در مرحله پیشین و پسین خود و در نتیجه در کل فرایند تاثیر می گذارد.هدفهای مناسب ،کیفیت عناصر دیگر را مثل انتخاب محتوا ،روشها،رسانه ها و نظام ارزشیابی متاثر می کند ،چنانکه روشهای آموزش نیز بر میزان تحقق هدف ها اثر می گذارد ،برای حصول اطمینان از مطلوب بودن طرح باید با تاثیر دو یا چند جانبه عوامل را در طرح مورد توجه قرار داد و هنگام روبه رو شدن با اشکال ،به تحلیل تک تک آن عوامل پرداخت و آنها را اصلاح کرد و آنچه باید در کلیه مراحل مورد توجه قرار گیرد زمان هر یک از مراحل و مدیریت زمان در هر مرحله و در کل طراحی آموزشی باید مورد توجه قرار گیرد مانند جداول پیوستی

 

تقویت بنیه علمی معلمان

مقدمه :

جهت گیری سیاست های آموزش و پرورش در دو دهه اخیر تاکید بیش از پیش به توسعه اهداف کیفی و شناسایی عوامل موثر در نظام تعلیم و تربیت بوده است کنترل کیفیت فعالیت های آموزشی از طریق شناسایی و بکارگیری معیارها و استانداردهای آموزشی،تحقیق و جمع آوری اطلاعات از عملکرد موجود نظام آموزش ارزشیابی و تفاوت نسبت به فرایند آموزش بر اساس ملاک های از پیش تعین شده صورت می گیرد دستیابی به نتایج پایدار کیفی در آموزش نیروی انسانی بستگی دارد  میزان مشارکت معلمان ،اولیا دانش آموزان کارشناسان تعلیم و تربیت در ارائه یافته های پژوهشی ،بازخورد برنامه ها ،معرفی شاخص ها و استانداردهای کیفی در تضمین کیفیت فعالیت های آموزش نقش موثری بر عهده دارند.

« افزایش دستیابی به اطلاعات از طریق فناوری های جدید همراه با نیاز به آماده سازی دانش آموزان برای رقابت در عرصه اقتصادی  جهانی اطلاعات مدار ما را متعهد می کند که همزمان با حرکت به سوی قرن آینده ،به طور اساسی در برنامه های مدارس تجدید نظر کنیم»[4]

نقش معلم در اجرای موفقیت آمیز هر برنامه درسی ،انکار ناپذیر  است در برنامه درسی خوب به شرطی موفق می شود که معلمان آموزش  دیده و پرتوان مسئول اجرای ان باشند و این مستلزم آن است که در برنامه ی آموزش معلمان در ایران ،تحول اساسی صورت گیرد.معلمان عزیز و فداکار،اغلب با تلاش فراوان و با سعی و خطا  به انتخاب شیوه های تدریس پرداخته اند و کمتر فرصت بازبینی در آنها را داشته اند.

«آموزش معلمان در ایران ،معمولاً محدود به دانش موضوعی چندین درس در حوزه ی علوم تربیتی (شامل روش های تدریس و اصول و فنون معلمی) و تدریس های علمی (تمرین های معلمی) است که سالها است به شیوه ی قبلی تدریس می شوند ،با این حال نقش دانش حرفه ای معلمان کمتر مورد بررسی قرار گرفته  و نظریه های آموزشی مبتنی بر تجربه های فنی معلمان کمتر مورد بررسی قرار گرفته و از نظریه های آموزشی مبتنی بر تجربه های غنی معلمان کمتر گفتگو شده است»(گویا 1375).[5]

آموزش معلمان ومدیران  در ایران

میزان دسترسی به کارکنان آزموده و با انگیزه در امر تدریس  و ظرفیت این مدرسان حتی بین ملیت هایی که آماده اند منابع خود را به ظرفیت سازی اختصاص دهند دشوارترین مانع در اموزش علوم و فناوری است در مناطق گوناگون دنیا مسائل گوناگون و پیچیدگی هایی این چنین وجود دارد در بعضی حوزه ها ،دولت هایی که پروژه های ویژه برای بازاموزی کارکنان با هدف داشتن معلمان موفق ارائه کردند از این که کارکنان اموزش دیده با مزایای بالاتر به استخدام یک کشور همسایه در آمده اند ،به شدت آزرده شدند و به این ترتیب  به پر کردن جای خالی این کارکنان پرداختند و این علی رغم منابع افزوده و طرح یک برنامه برای پاسخ به مشکل بود.

«تدریس کارآمد :یک فعالیت پیچیده است که از طریق آموزش و تمرین به تدریج کسب می شود.بررسی ویژگی های معلمان کشورهای مختلف نشان می دهد که معلمان ایران در مقایسه با همکاران خود در کشورهای دیگر از نظر مدت ،آموزش کمتری دریافت می کنند ،جوان تر و بالطبع کم تجربه هستند با وجود این میزان باورهای معلمان ایرانی در زمینه‌ی «اهمیت یادگیری برای نشان دادن دنیای واقعی »دادن تمرین بیشتر به باورهای دانش آموزان دارای مشکل زمینه درسی»،«استفاده از روش های مختلف برای آموزش» در حفظ کردن فرمول ها و شیوه ها برای یادگیری ریاضی و « توانایی در ارائه دلایل منطقی بر حمایت راه حل ای مساله» در حد باورهای معلمان سایر کشورها یا حتی بیشتر از آنها می باشد.[6]

میزان باورهای معلمان ایران در زمینه ی «بعضی دانش آموزان استعداد ذاتی برای یادگیری دارند و بعضی ندارند» درک چگونگی کاربرد ریاضی در دنیای واقعی و «توانایی تفکر خلاق» از میزان باورهای معلمان نیمی از کشورهای مورد تحقیق بیشتر است.معلمان ایرانی در مجموع «عامل تفاوت فردی در کلاس» را بیشتر از معلمان کشورهای دیگر مانع آموزش یادگیری می دانند معلمان ایران در مقایسه با معلمان بسیاری از کشورها از «تمرین برای کسب مهارت های محاسباتی» کمتر استفاده می کنند ،اما میزان استفاده معلمان ایران از فعالیت های استدلالی در کلاس و استفاده از اشیا و مواد واقعی برای حل مسائل را تا حدودی بیشتر از معلمان بسیاری از کشورها می باشد.[7]

 

فواید آموزش های کوتاه مدت  مدیران ومعلمان چند پایه

الف : آموزش های کوتاه مدت برای سازمان فواید زیادی را به شرح زیر به دنبال دارد :

1-    به سود آوری منجر می شودیا دست کم نگرش های مثبت تری را در مورد سودآوری پدید می‌آورد.

2-    دانش و مهارت های شغلی را درتمام رده های سازمان بهبود بخشند.

3-    روحیه کارکنان را بهبود می بخشد.

4-    به افراد کمک می کند تا هدف های سازمانی را بشناسند.

5-    به ایجاد تصویر ذهنی بهتری از سازمان کمک می کند.

6-    صداقت ،بی پردگی و اعتماد را تقویت می کند.

7-    رابطه میان فرا دست و زیر دست را بهبود می بخشد.

8-    بالندگی سازمان را گسترش می دهد.

9-    تهیه دستور العمل های شغلی را میسر می کند.

10-ازکارآموزان بازخورد می گیرد.

11-به درک و اجرای سیاست های سازمانی کمک می کند.

12-                       موجب می شود سازمان به تصمیم گیری و مشکل گشایی ار بخش تری دست یابد.

13-                       پیشرفت سازمانی را از درون میسر می کند.

14-                       به افزایش بهره وری و کیفیت کار کمک می کند.

15-                       احساس مسئولیت نسبت به سازمان را بای توانمند شدن و با معلومات بودن گسترش می دهد.

16-                       روابط مدیریت و نیروی انسانی را بهبود می بخشد.

17-                       رفتارهای ناپسند را از میان می برد.

18-                       جو مناسب را برای رشد و ارتباط به وجود می اورد.

19-                       ارتباطات سازمانی را بهبود می بخشد.

20-                       به کارکنان کمک می کند تا با دگرگونی ها سازگار شوند.

21-                       تعارضات را برطرف می کند و بدین ترتیب فشار روانی و تنش را از میان می برد.

 

ج: فواید آموزش های ضمن خدمت برای مدیریت منابع انسانی روابط انسانی ،روابط گروهی و سیاست های سازمانی بدین ترتیب است :

 

1-    ارتباط میان گروهها و افرا د را بهبود می بخشد.

2-    توجیه و اماده سازی کارکنان جدید و افرادی را که از طریق انتقال  به مشاغل جدید گماشته می وند ساده می کند.

3-    مهارت در افراد را بهبود می بخشد .

4-    اجرای سیاست ها و مقررات سازمانی را ساده می کند .

5-    روحیه ی گروهی را بهبود می بخشد.

6-    همبستگی گروهی به وجود می اورد.

7-    جو مناسبی را برای یادگیری ،رشد وهماهنگی به وجود می اورد.

8-    سازمان را به محل مناسبی برای کار و زندگی تبدیل می کند.

 

جمع بندی و نتیجه گیری :

در دنیای امروز تعلیم و تربیت از دشوارترین ،ظریف ترین و پرثمرترین امر انسانی  به حساب می‌آید و کاری است پر ارج وقت گیر که نتایج و ثمره  نهایی آن دیر به بار  می نشیند.

عصر کنونی را دوره ای می دانند که در آن هدف از اموزش  وپرورش تنها انتقال معلومات و تجارب بشری به هر نسل جدید نیست ،بلکه رسالت آن ایجاد و تثبیت نگرشهای مطلوب و شایسته در مخاطبان و درک و اقعیت های زندگی آنان و در نهایت رشد و تعالی ابعاد وجودی انسانهاست این عصر را می توان دوره ی تحقیقات فن آوری ،تبادلات ،انفجار دانش و عصر ارتباطات نام نهاد.

زیربنای هر آموزش را فلسفه های آموزشی تشکیل می دهند تدریس چند پایه ای نیز دارای مبانی فلسفه ای ویژه ای است که از ادبیات ان بوجود امده است و به دلیل پراکندگی قابل توجه عقاید نمی توان دیدگاهها و نظرات را به کشورهای خاصی نسبت داد ولی با اندکی بررسی متوجه می شویم که فلسفه های آموزشی حاکم بر کلاسهای چند پایه بر روی یک طیف قرار دارند که از طریقی با اعتقاد شدید به مراحل رشد و تئوریهای آمادگی جسمی و ذهنی و روبه روست  که اجرای صحیح آموزش را محدود به سن و پایه تحصیلی می نماید و از طرف دیگر با دیدگاه نامحدود بودن ظرفیت یادگیری و هر چیزی را به هر کسی می توان یاد داد برخورد می کند ایجاد همسویی و توافق بین این دو دیدگاه کاملاً مغایر که هر کدام در جای خود ارزشمند است حساسیت فلسفه حاکم بر اداره و تدریس در کلاس های چند پایه ضرورت توجه به وضعیت این کلاس ها در ابعاد نیروی انسانی ،فضای اموزشی ،مزایای تخصصی ،امکانات رفاهی و ... را صدچندان می کند با توجه به وسعت و گستردگی دوره ابتدایی مخصوصاً در مناطق محروم و صعب العبور روستایی و غیره افزایش کلاس های چند پایه اجتناب ناپذیر است از طرفی زمان تدریس و حجم کار آموزش بسیار بیشتر از کلاس های تک پایه (عادی) می باشد.

نیروی انسانی شاغل در کلاس ها پنج پایه عمدتاً علاوه بر تدریس محتوای اموزش 30 کتاب  120 ساعت تدریس در هفته می باشد.کارهایی از قبیل امور اداری – معاون – ناظم – مدیر – متصدی امور دفتری – مستخدم و ....... را نیز خود انجام می دهد. با توجه به مطالب فوق به این سوال می رسیم آیا به اهمیت نقش ویژه آموزش و پرورش ابتدایی در شکل گیری شخصیت کودکان فکر کرده اید؟

به منظور برقراری عدالت اموزش نیز شایسته است که به تدریس چند پایه ای به عنوان شکل خاصی از آموزش نظر بیفکنیم و روشها و شیوه هایی را که معلمان چند پایه بهتر و مناسب تر می توانند در کلاس درس کار کنند ابلاغ و ارائه دهیم چون هر یک از مسئولان و مدیران و راهنما معلمان در کلاس های درس به خصوص چند پایه ها مسئول هستیم ما نیاز داریم به تولید منابع بیشتر در زمینه تحقیقی تر کردن معلمان چند پایه رفع مشکلات مدیران آموزگاران از اهم وظایف است که ما معتقدم به این قشر کم توجهی شده است.

امیدوارم که مقاله حاضر توانسته باشد که موارد مهم   و موثری در زمینه اموزش و شیوه های مدیریت واداره کلاس های چند پایه با توجه به مدیریت زمان و بالا  بردن سطح علمی معلمان و دانش آموز مطالبی قابل قبول ارائه کرده باشد

 

 پیشنهاداتی جهت رفع مشکلات کلاسهای چند پایه و شیوه‌های مدیریت واداره این کلاس‌ها:

 

الف : مسئولان

1-  گفتیم یکی از مسائل موثر در شیوه های اداره کلاس (فضای آموزشگاه) است منظور فضای فیزیکی است که مسئولان محترم باید به احداث مدارس جدید و مرتب  در نقاط دور افتاده برای دایر نمودن کلاس های چند پایه بیشتر توجه کند.

2-  با توجه به آمار کم این کلاسها سرانه های واریزی بسیار ناچیز است و چون این کلاس ها در مناطق محروم دایر می باشد لذا کمک های مردمی نیز ناچیز خواهد بود پس در نتیجه تجهیز  این مدارس از طریق مدیر این مدارس میسر نخواهد شد پس پیشنهاد می شود مسئولان محترم جهت تجهیزات و امکانات برای این مدارس بودجه ای خاص در نظر بگیرند تا معلمان راحت تر بتوانند با وسایل آموزش مناسب مطالب را به دانش آموزان ارائه دهند و خود بچه ها در یادگیری خود شریک باشند.

3-  مسئولان در بازدید از این کلاسها و مدارس مقداری سطح توقع خود را پایین بیاورند چون واقعیت این است که اداره کلاس پنج پایه  با 19 نفر دانش آموز قطعاً با یک کلاس تک پایه 14 نفری تفاوت خواهد داشت هر چند که گاهاً می بینیم با همت و تلاش معلمان پنج  پایه برعکس است اما آنچه مهم است که در بازدیدها مسئولان مد نظر بگیرند نحوه اداره ومدیریت این کلاسها است که به این نکته کم توجهی زیادی شده (یعنی بازدیدهامنحصراً چند سوال از پایه های مختلف است و بس)که این معضل بزرگی برای بازدید کنندگان است که عملاً هیچ کاری برای یادگیری مدیرو معلم و دانش آموزان انجام نمی دهند.

4-  پایین آوردن نرم کلاسها در حال حاضر تا 20 نفر در یک کلاس پنج پایه مشغول تحصیل هستند  که پیشنهاد می شود تعداد پایه برای این نرم ها نیز در نظر گرفته می شود یعنی اگر مدرسه‌های دو پایه باشد و تعداد دانش آموزان 20نفر باشند  دو معلم به ان تعلق می گیرد  و اگر 19 نفر  وپنج پایه هم باشد یک معلم تعلق می گیرد که پیشنهاد می شود حتماً توجه به تعداد پایه در نرم کلاسها چند پایه شود یعنی مثلاً مدرسه ای پنج پایه با 15 نفر دانش اموز دو معلم تعلق می گیرد.

5-  با توجه به ساعات تدریس و سختی کار مدیران  چند پایه ما می بینیم سختی کار به معلمان تربیت بدنی  تعلق می گیرد معلمی که در هفته 30 کتاب با 120 ساعت کلاس درس در 6  روز کاری از شنبه تا پنج شنبه  با یک معلم راهنمایی که شنبه تا پنج شنبه کار کند 12 ساعت کم تر می گیرد هر ساعت 5 هزار تومان مبلغی در حدود  هفته 60 هزار تومان بیشتر که اضافه کاری با حقوق معلم پنج پایه برابر است.

6-  پیشنهاد می شود ساعات کار پرورشی به صورت اضافه کار به مدیر آموزگاران تعلق بگیرد.چون ما شاید به اندازه یک معلم پرورشی بیشتر درمدرسه فعالیت داشته باشیم

 

ب: پیشنهاداتی جهت حل مشکلات مدیریت مدارس چند پایه

 

1-  اگر بهترین برنامه های درسی تولید شود ولی معلمان قوی و آگاه به برنامه آن را اجرا و در کلاس درس ارائه ندهند آن برنامه محکوم به شکست خواهد پس به مدیر آموزگاران محترم پیشنهاد می شود که حتماً سطح آگاهی و کارایی خود را با مطالعه و تحقیق اینترنت و ...بالا برند.

2-   دایر نمودن کلاسهای ضمن خدمت برای کلیه مدیران مدارس چند پایه   در خصوص شیوه های مدیریت و اداره ی این مدارس

3-  استفاده از تجارب معلمان پنج و چند پایه برای اداره کلاسهای درس که در سطح مناطق موفق هستند برای بازدید از کلاس مدارس چند پایه و ارائه مطالب مفید به همکاران از طریق بازدید حضوری مقاله یا بروشور

4-  شرکت کلیه  مدیر آموزگاران در همایشها و کنفرانسها (در سال جاری شرکت در همایش مدیران آموزگار و کلاسهای چند پایه جهت بالا بردن توان علمی و یادگیری روشهای جدید برای اداره کلاس)

5-  تهیه طرح سالانه – ماهانه – هفتگی و روزانه جهت اینکه مدیران  این مدارس در مورد زمان و وقت اگر برنامه ریزی شده عمل نکنند گاهاً باید سریع درس بدهند و در بعضی از مواقع خیلی زودتر مطالب درس را تمام می کنند. و یا دیرتر دروس را به اتمام می‌رسانند.

6-  مدیریت کلاسهای چند پایه وشیوه اداره ی این کلاس ها به قدرت و توانایی و استعداد ذاتی معلمان نیز بستگی دارد پیشنهاد می شود معلمانی که این توانایی در خود سراغ ندارند به مدارس تک پایه یا کارهای خدماتی مشغول شوند.

7-  به مدیر آموزگاران محترم پیشنهاد می شود از امکانات کم روستایی استفاده بهینه بکنند و تا جایی که می توانند با استفاده از امکانات موجود و به کمک دانش اموزان و اولیا آنها از وسایل دست ساز در تدریس استفاده کنند .

8-  مدیران در تصمیم گیری ها برای اداره مدرسه در نظر داشته باشد که 1- اطلاعات را جمع آوری کنند 2- با ذهن باز مسائل را تحلیل کنید 3- قدرت و توانایی های خود را بشناسید 4- نتایج را تجزیه و تحلیل کنید 5- هدفی روشن و قابل تفهیم را در نظر بگیرید. 6- زمان ا در نظر بگیرید. 7- با دیگران در مورد تصمیم خود مشورت کنید 8- تصمیم آخر را خودتان با هم فکری دیگران بگیرید.

9-    معلمان چند پایه در اداره کلاس خود باید بسیار انعطاف پذیر باشید.

10-اسرار ورزید برای اداره کلاس فقط یک شیوه کار اشتباهی خواهد بود  وگاهاً لازم است از انواع شیوه های اداره ی کلاس استفاده شود تا کلاس تحمل کنند و بی روح نباشند.

 

مدیریت زمان وپیشنهادات مربوط به آن :

 

1-    هدف های آموزشی را مورد تجدید نظر قرار دهد و در صورت نامطلوب بودن ،محتوایی متناسب با هدف انتخاب کنید.

2-  روشهای تدریس خود را بررسی و تحلیل کند و در حقیقت در صورت عدم موفقیت در بازده ،نخستین سوالی که برای معلم باید مطرح شود این است که روش تدریس من چه معایبی داشت که شاگردان نتوانستند به هدف های مورد نظر دست یابند ،در صورت نقص در روش و انتخاب محتوا، معلم باید آنها را اصلاح کند.

3-    انتخاب تجارب یادگیری جدید ،زیرا ممکن است تجارب قبلی برای رسیدن به هدف کلی نباشند.

4-  پیش بینی برای استفاده بهتر از وسایل موجود و انتخاب وسایل آموزشی بهتر و مطلوب تر با توجه به امکانات و شر ایط موجود.

5-    تجدید نظر در مسئولیت های افرادی که در فعالیت های آموزشی با او مشارکت دارند.

6-    تحلیل و بررسی مدت زمان اجرای برنامه و اصلاح آن در صورتی که زمان تدریس با محتوای مورد نظر متناسب نیست.

7-  اصلاح روشهای ارزشیابی به هر حال ،معلم باید از تجارب حاصل از طرح و برنامه برای طراحی بعدی و پیشبرد هدفهای آموزشی استفاده کند.در واقع ،ارزشیابی و اصلاح مستمر برنامه ها و فعالیت های آموزشی است که می تواند معلم را نسبت به فعالیت های رو به رشد خود امیدوار سازد  و او را معلمی موفق در تدریس معرفی کند.

 

 

سخن آخر :

ما باید این حقیقت را قبول داشته باشیم که معلمان نقطه آغاز  هر گونه تحول آموزشی و تربیتی در هر جامعه هستند و معلمان فاتحان عرصه علم و تمدن پیشرفته بشری بوده اند  باید هم باشند و به همین دلیل دانشمندان سرمایه گذاری در این نهاد مهم را بهترین و سودمندترین نوع سرمایه گذاری دانسته ان


ارسال شده در توسط احمد گودرزی